گفتگوی خواندنی با مرد ۳۴ ساله‌ای که با کودک ۱۲ ساله ازدواج کرده

جمعه،۲۳ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۳
گفتگوی خواندنی با مرد ۳۴ ساله‌ای که با کودک ۱۲ ساله ازدواج کرده

گروه اجتماعی- بخشهایی از گفتگویی جالب با مردی به نام مسعود را برایتان انتخاب کردیم. فردی که زمانی که ۳۴ ساله بوده با یک دختر ۱۲ ساله ازدواج کرده است:

*چند سالتان است و اهل کجا هستید؟

متولد سال ۵۰ هستم و اهل بوشهرم.

*۲۲ سال اختلاف سنی با دختری که هنوز کودک بود! به چه دلیل تصمیم گرفتید با یک دختربچه زندگی مشترک را آغاز کنید؟

دخترانی که سن و سال زیادی ندارند حرف شنوی بیشتری دارند، کم‌توقع هستند و با غر زدن اعصابت را خرد نمی‌کنند.

*به نظر شما حرف شنوی و کم توقعی برای همسر بودن کافی است؟

بله. دخترهای کم سن و سال جرأت ندارند روی حرف همسرشان حرف بزنند و این یعنی آرامش. مادر من هم تقریباً در همین سن و سال با پدرم ازدواج کرد و من هیچ وقت نشنیدم که حتی پدرم را با اسم کوچک صدا بزند. پدرم تا لحظه مرگ آقای خانه بود و حرفش قانون اول و آخر در خانه. اما در مقابل عمویم همیشه برای ساده‌ترین امور هم از زنش اجازه می‌گرفت بیچاره حسابی زن ذلیل بود.

*شما از انتخاب و زندگی خود راضی هستید؟

بله البته اوایل خیلی اذیت شدم؛ هیچ چیز نمی‌دانست و یک کم هم دست و پا چلفتی بود. اما دختر باهوشی بود و توانستم کم کم او را آنطور که دوست داشتم بار بیاورم.

*منظورتان این است که آنطور که دوست داشتید او را تربیت کردید؟

بله، اوایل فکر می‌کرد زندگی یعنی خاله بازی و خیلی از موضوع‌ها را جدی نمی‌گرفت، مثلاً یک روز دیدم به جای اینکه خانه را تمیز کند یا لباس‌های مرا بشوید عروسک بازی می‌کند. من که برای فردا لباس تمیز نداشتم از کوره در رفتم و حسابی کتکش زدم از آن روز فهمید که زمان بازی تمام شده و باید حواسش به زندگی باشد. البته نه اینکه دوست داشته باشم دست رویش بلند کنم اما گاهی مجبور می‌شوی.

*چطور می‌توان از دختربچه‌ای که هنوز تجربه سختی‌های زندگی را نداشته و حتی برای گذران برخی از امور زندگی وابسته پدر و مادرش است و به قول خودتان از ترس سکوت می‌کند توقع داشت بتواند وظایف همسری را بدرستی انجام دهد؟

خودتان می‌دانید که خدا دختران را ۶ سال زودتر از مردان مکلف کرده یعنی آنها در ۹ سالگی به بلوغ می‌رسند پس نباید به آنها به چشم کودک نگاه کرد. هرچند بعضی از دختران نازپرورده هستند و به قول معروف مادرانشان زیادی نازشان را می‌کشند اما همه آنها می‌توانند وظایف زن بودن خود را انجام دهند هرجا هم که نفهمیدند چه باید بکنند خوب ما راهنمایی شان می‌کنیم.

*منظورتان از راهنمایی همان کتک زدن است؟

همیشه نه اما خوب بعضی وقت‌ها آدم مجبور می‌شه که کمی جدیت به خرج بدهد. قدیمی‌ها بی‌خود نگفتند که جنگ اول به از صلح آخر است.

* هیچ وقت به این فکر افتادید که‌ ای کاش به جای این دختربچه با دختر جوانی ازدواج می‌کردید که از پس مسائل زندگی بربیاید؟

از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، این اتفاق افتاده، اما فقط در حد فکر بوده چون همسر من دختری باهوش بود که وظایفش را خیلی سریع یاد می‌گرفت. به همین دلیل تصمیم گرفتم کمی تحمل کنم و شکر خدا صبر من نتیجه داد.

* از صحبت هایتان معلوم است که از ازدواج خود راضی هستید، درست متوجه شده ام؟

بله هرچند اوایلش سخت بود مانند هر کار دیگری اما نتیجه مهم است و من حالا از تصمیم و زندگی خود راضی هستم.

* همسرتان چطور، او هم راضی است؟

بله از خدایش هم باشه. وقتی هم سن و سالانش مجبورند برای یک لقمه نان از صبح تا عصر کار کنند او خانم خانه خودش است. نه تنها سرپناه دارد، نان و بوقلمونی هم بر سر سفره‌اش هست. خدا رو شکر بچه‌های خوبی هم داریم پس چرا راضی نباشد.

*از بچه هایتان بگویید، چند تا بچه دارید؟

۳ تا بچه دارم ۲ تا پسر و یک دختر.

*اولین فرزندتان چند سال بعد از ازدواج به دنیا آمد؟

حدود یک سال و نیم از ازدواجمان گذشته بود که پسر اولم به دنیا آمد.

*یعنی همسرتان هنوز ۱۴ ساله نشده بود که مادر شد. یک مادر ۱۴ ساله توانسته به نحو احسن موجود دیگری را بدرستی پرورش دهد و تربیت کند؟

بچه‌ها را همان طور که دوست دارم تربیت کرده‌ام همان طور که همسرم بی‌چون و چرا مطابق خواسته‌ام رفتار می‌کند پسرها هم حرف شنوی خوبی از من دارند. دخترم هم که عزیز دلم است و از او راضی ام.

*دخترتان چند سال دارد؟

۸ ساله است عزیز دل بابا.

*حاضرید سه یا ۴ سال دیگر او را به عقد مردی که چندین سال از او بزرگتر است دربیاورید؟

این یک موضوع کاملاً شخصی است. من علاقه‌ای به ازدواج دخترم ندارم. شاید دخترم هم دوست داشته باشد ادامه تحصیل بدهد و برای خودش دکتر یا مهندسی شود.

*اگر او خواست در ۱۲ سالگی مانند مادرش ازدواج کند چه؟

دختر من از نظر مالی چیزی کم ندارد که در ۱۲ سالگی ازدواج کند.

*یعنی همسرتان به دلیل نیاز خانواده‌اش قبول کرد با شما ازدواج کند؟

دلیلش هر چه بود الآن زن من است و از زندگی‌اش هم راضی است.

*مطمئن هستید؟

همین شما‌ها هستید که دخترها را پر رو کرده اید. این حرف‌هایی که شما می‌زنید فقط آمار طلاق را بالا می‌برد. حیف وقتی که برای مصاحبه با شما گذاشتم...

انتهای پیام/

منبع: روزنامه ایران

کد خبر: 6600