گروه اجتماعی- دادزنها را همه جا دیدهاید؛ از خیابان انقلاب گرفته تا مقابل سینماها و حتی اگر مشهد رفته باشید، عکاسیهای اطراف حرم. دادزنها داد میزنند و از صدای بلند خود. نه برای آواز بلکه برای جذب و جلب مشتری برای یک دکان و حجره استفاده میکنند. در این بین برخی از این افراد در هر روز بین 50 تا 100 هزار تومان درآمد دارند و برخی دیگر که شرایط بهتری دارند با یک حقوق ثابت این کار را انجام می دهند و ما بقی به صورت درصدی مشغول فعالیت هستند؛ با این شرایط که هر چه مشتری بیشتری داشته باشند، پول بیشتری می گیرند.
این روزها از میوه فروش تا لباس فروش برای خود دادزن استخدام کرده اند. اسم این شغل را به دلیل اینکه باید تمامروز برای صاحبان مغازهها حنجره پاره کنند و مشتری جلب کنند، «دادزن» گذاشتهاند. دادزنها باید بتوانند برای صاحب مغازه مشتری جمع کنند و اگر نتوانند به درستی کار خود را انجام دهند از کار بیکار میشوند. فصل کار این افراد وقتهایی مثل اواخر اسفند است که معمولاً مردم بیشتر به مراکز خرید میروند و در بین این شلوغیها لازم است یکی برای بازاریابی داد بزند. شب عید که میشود خیابانهای تهران پر است از دادزنهایی که برای فروش بیشتر تلاش میکنند.
جوانی حدود 25 ساله رو به روی فروشگاه لباسی در خیابان ولیعصر ایستاده بود و مشتری جذب می کرد، با او که همکلام شدم گفت: الآن 4 سال است برای فروشگاه های مختلف کار می کنم، نه بیمه دارم نه حقوق کافی و ثابت. این کار نه شغل حساب می شود نه بیکاری. تازگی ها حنجرهام درد می کند، پاهایم هم انقدر از صبح تا شب سرپا ایستادم درد می کند، ولی چاره ای جز ایستادن و داد زدن ندارم.
«بیکاری» مادر تمام مشکلات اقتصادی است. فقر، اعتیاد، مشکلات روحی و روانی و... گوشه ای از این مشکلات است که بیکاری بزرگترین عامل آن به حساب می آید و جامعه ای که نتواند از نیروی کار خود استفاده کند به ناچار بعد از مدتی با انبوهی از افرادی مواجه می شود که بیکار هستند .
این افراد برای فرار از بیکاری مجبور هستند به سمت مشاغلی بروند که کاذب است؛ اما درآمد دارند و خبری از مالیات نیست. مشاغلی که گاهی عجیب به نظر می رسد اما مزیت آن برای صاحبانش فرار از بی پولی ناشی از بیکاری و درآمد است.
انتهای پیام/
منبع:باشگاه خبرنگاران