گروه تغذیه و سلامت- سلامت غذایی ایرانیان در خطر است.
به گزارش پیام ایران به نقل از ایسنا، یک نان ساندویچی را باز میکند و یک پر کاهو و دو برش گوجه در آن میگذارد و سپس دو سینیِ مخلوط ژامبون، قارچ و پنیر پیتزا را داخل نان خالی و هاتداگ سرخ شده را هم به آن اضافه میکند. در نهایت هم روی آن را با حجم بسیاری پنیر پیتزا و قارچ سرخشده میپوشاند و ساندویچی که اسم آن را «خمپاره» گذاشته است کاغذپیچ میکند و تحویل مشتری میدهد.
این روزها تبلیغ بمبها، خمپارهها و بالستیکهای غذایی در شبکههای اجتماعی زیاد شده است؛ غذاهایی حجیم با ظاهری جذاب که سریع آماده میشوند و سیرکننده هم هستند اما ارزش غذایی ندارند و با این وجود بسیاری از مردم بویژه کودکان و جوانان از آن استقبال زیادی میکنند.
گرچه بسیاری تبلیغات غذاهای فستفودی و عجیب و غریب را نمیپسندند و معتقدند این غذاها تحریفشده نمونههای خارجی و وارداتی هستند و به همین دلیل هم تمایلی به مصرف آن ندارند اما در مقابل، تودهای از مردم از چنین غذاهایی استقبال میکنند و آن را تفریحی در ذائقه غذایی میدانند.
زمانی آشپزی به معنای یک هنر ظریف در بیشتر جوامع در دربار پادشاهان و خانههای اشراف، پرورش و بعدها در لایههای پایینتر جامعه گسترش پیدا کرد و حالا رستورانهای کوچک و بزرگ و گران جای آن دربارها و خانهها را گرفتهاند و آنچه امروز به عنوان آشپزی ایرانی میشناسیم فقط یک شیوه پخت و پز است و اگر تفاوتی بین سفره دارا و ندار وجود دارد، در جنس و مقدار موادی است که در آشپزی استفاده میشود. در حالی که یکی از ویژگیهای آشپزی ایرانی هنر تودهای آن بوده است؛ هنری که آن را میتوان با فرش ایرانی مقایسه کرد که در خانههای مردم ساده یا حتی فقیر به دست زنان و دختران شهرها و روستاها پرورانده شد؛ گرچه نمونههای اعلای آن در خانهها دیده میشد.
معمولا آشپز ایرانی کار خود را با موادی شروع میکند که عطر و مزه خوب و قوی دارند و نیازی به ادویه و فلفل زیاد یا سایر موادی که غذاهای کممزه را قابل خوردن میکنند، نیست. به همین دلیل هم ذائقه ایرانی، ملایم و حساس بار آمده است. در فرهنگ ایران، گندم، جو و برنج مواد سیرکننده اصلی هستند و چون نعمت خدا شناخته میشوند، حرمت دارند؛ برخلاف گوشت، مرغ، تخم مرغ، ماهی و لبنیات که با این وجود، کاربرد این مواد هم در آشپزی ایرانی همراه با صرفهجویی و ذوق بوده است. همچنین «دمکشیدن» و «جا افتادن»، مفاهیم خاص آشپزی ایرانی و مکتبهای وابسته به آن هستند. اما غذاهای خوش آب و رنگ از جمله فستفودهایی که این روزها در شبکههای اجتماعی و توسط اینفلوئنسرها تبلیغ میشوند، سرشار از نمک، ادویههای مختلف و پنیرهای طعمدار و کشدار است که نیازی به دم کشیدن یا جا افتادن ندارد و در کمترین زمان، آماده خوردن است.
سامان گلریز - سرآشپز بینالمللی - معتقد است: «مصرف غذاهای فستفودی که تبلیغات آنها را در شبکههای اجتماعی میبینیم یک انتخاب است و فکر نمیکنم قرار باشد جا بیفتد. به عبارتی این موضوع حکایت وسایل بازی ترسناک در شهر بازیها را دارد که افراد را بالاجبار سوار آن نمیکنند بلکه این افراد هستند که خودشان انتخاب میکنند چنین وسایلی را امتحان کنند. ما با توجه به علاقههایی که داریم فیلم، کارتون یا برنامههای دلخواه خود را انتخاب میکنیم و کسی ما را مجبور به دیدن هیچکدام نمیکند. کسی هم من یا شما را مجبور نمیکند صفحه افرادی که مبلغ فستفودهای عجیب و غریب هستند، دنبال کنیم. من قصد ندارم از اینفلوئنسرهایی که تبلیغات غذاهای اینچنینی میکنند دفاع کنم بلکه فقط میخواهم موضوعی که به آن میپردازید را کالبدشکافی کنم. خودِ من نمیتوانم چنین غذاهایی را بخورم چون دستگاه گوارش من جوابگوی چنین تغذیهای نیست و بیشتر سبزیجات خام و نیمپز مصرف میکنم. غذای ایرانی را هم بسیار دوست دارم اما با روغن و نمک کم که بسیار خوشمزه و سالم است. کسی ما را مجبور نمیکند که غذاهای فستفودیِ سنگین بخوریم. بالاخره چنین غذاهایی در دنیای آشپزی هم وجود دارند و شاید هر کسی دوست داشته باشد حداقل برای یک یا دو بار طعم آن را در زندگیاش تجربه کند اما اگر این دست غذاها همیشه مصرف شوند قطعا آیندهای جز مرگ در انتظار مصرفکنندگان آن نیست. البته من هم دوست دارم گاهی به رستورانی که برگرهای معروفی دارد، سر بزنم و یک برگر با سیبزمینی سفارش دهم و فقط سالی دو بار این کار را انجام میدهم و به این بینش رسیدهام که مرغ سوخاری، پیتزا یا در کل فستفودها، صدرصد تفریحی هستند و غذاهایی نیستند که نیازهای بدن انسان را تامین کنند بلکه نوعی هیجان در زندگی محسوب میشوند.»
او میگوید: «این نحوه غذا خوردن شیوه اصولی و مناسبی برای بدن انسان نیست زیرا بدن به سبزیجات، ویتامین و پروتئین کمچرب احتیاج دارد. من هم صددرصد با تغذیه فستفودی برای خودم و خانوادهام موافق نیستم اما اگر بچههای من هم با دوستانشان بیرون بروند و غذاهای اینچنینی تست کنند، آشوب به پا نمیکنم چون همین اتفاق هم یک تجربه است. ما نمیتوانیم در شرایط فعلی اقتصادی به این نوع از بنگاههای اقتصادی خرده بگیریم زیرا در هر کدام از این بنگاهها هم نیروهای انسانی در حال کار و فعالیتند و منبع درآمدی دارند. معتقدم باید به صورت علمیتر انتخاب کنیم و درسهایی با موضوع محیط زیست و معرفی سبزیجات در مدارس تدریس کنیم و به سبزیجات کاراکتر بدهیم. به والدین آموزش دهیم زمانی که فرزندانشان در حال صرف وعدههای غذایی هستند، سریالها یا فیلمهای اکشن و جنایی نبینند. هر روز سیبزمینی سرخشده یا برگر نخورند بلکه غذاهای گیاهی و سبزیجات را جایگزین کنند زیرا حتی جهان هم به سمتی میرود که مصرف سبزیجات بیشتر توصیه میشود. بلاهایی که سر کوهها، جنگلها، دریاها و رودخانه میآوریم باعث نابودی زمین شده است. واقعا زمین به چه زبانی باید به انسانها بگوید که «دارید همه چیز را نابود میکنید»؟ ذهن انسانها فقط درگیر تولید است و کسی به آینده محیط زیست فکر نمیکند. میدانید در طول یک سال چه تعداد ماهی، پستاندار، خزندگان و حشرات در حال انقراضند و ما از این موضوع بیاطلاعیم؟ هر ساله هزاران تن مواد غذایی به دلیل زیادهخواهی ما انسانها دور ریخته میشود و اسراف زیادی میکنیم. باید این مسائل را از همان کودکی به فرزندانمان آموزش دهیم. نمیتوان به فردی که به سن ۲۰ یا ۳۰ سالگی میرسد بگوییم چه کاری انجام دهد و چه کاری را انجام ندهد. زمانی که من به فرزندم از کودکی تفکیک زباله را آموزش میدهم، وقتی درِ بطری را به او بدهم متوجه میشود که این وسیله میتواند در تولید ویلچر کارآیی داشته باشد بنابراین آن را در سطل زبالههای خشک می اندازد. تربیت خانواده نقش بسیار پر رنگی در این زمینه دارد. کودک من هم عاشق لازانیا و همبرگر است اما میداند که در سال فقط دو و نهایتا سه بار این غذا را مصرف میکنیم چون این قانون تغذیه در خانه ماست. ما هر روز خورش و برنج نمیخوریم بلکه غذاهایی مثل نان، پنیر و عدسی مصرف میکنیم. حتی ثروتمندان هم اولین فضایی که در خانههایشان راهاندازی میکنند یک باشگاه ورزشی است و دومین مسئلهای که برایشان اهمیت دارد متخصص تغذیه است. چرا؟ چون اگر قرار باشد فرد پول دربیاورد باید به سلامت و تناسب اندامش هم توجه کند.»
غول همبرگر
نایب رئیس انجمن پیشگیری و چاقی ایران با بیان اینکه امروزه دانش تغذیه بسیار گسترده شده است، ادامه میدهد: «اندیشمندان حوزه تغذیه توصیه میکنند در هر فصل و هر محیطی که هستیم از محصولات همان محیط استفاده کنیم. اما تبلیغات متعدد غذاهای فست فودی با توجه به روانشناسی رنگ موجب گرایش مردم به این خوراکها شده است. متاسفانه مصرف این غذاها که نمک فراوانی هم دارند، موجب عطش افراد میشوند و عموما هم این تشنگی با نوشابههای رنگی و گازدار و بیگاز برطرف میشوند و عوارض خاص خودش را بر دندانها، مری، روده و معده به جا میگذارد. متاسفانه هیچ فکری در کنترل تبلیغاتی که برای غذاهای این چنینی که زود هم آماده میشوند، وجود ندارد و سلامت کلان جامعه را تهدید میکند.»
او همچنین درباره رستورانهایی که سینیهایی با ترکیب پروتئینهای مختلف سِرو میکنند، توضیح میدهد: «در تازهترین مقالاتی که مطالعه میکنم، آمده است هر چه به مصرف پروتئینهای حیوانی پیش برویم طول عمر کوتاه و زمینه بسیاری از بیماریها ایجاد میشود. اگر مسِ ظرفهایی که در آن غذا سِرو میشود، قلعاندود نباشد و به علت گرانی قلع این ظرفها را با سرب ترکیب کنند، خودِ ظرف میتواند با تبادل یون، مسمومیت غذایی را افزایش دهد. اصولا بر مبنای فرهنگی که ما همیشه افتخار میکنیم ریشه در هزاره دارد توصیه شده نیمهسیر از کنار سفره بلند شوید و تا زمانی که گرسنه نیستید دست یه طعام نبرید. این توصیهها با آخرین دستورات بهداشتی و سلامتی دانشمندان تغذیه مطابقت دارد. از زمانی که ما خوردن غذا را آغاز میکنیم تا زمانی که سیر شویم ۲۵ دقیقه زمان لازم است. اصل طلایی تغذیه نیز به تعادل، تناسب و تنوع غذایی استوار است. باید حین غذا خوردن ضمن لذت بردن بتوانیم ۱۳ ویتامین، ۱۶ ماده معدنی و ۲۰ اسید آمینه در اختیار سلولهای بدن قرار دهیم تا سلول سالم، بافت سالم و در نهایت ارگان سالم را فراهم کند. مصرف بیش از نیاز مواد غذایی، باری برای کبد، کلیه و دستگاه هضم و جذب و دفع ایجاد میکند. افراط و تفریط از نظر اخلاقی و سلامتی مذموم است و باید ممنوع شود. هضم، جذب، دفع، شکستن و پیوستن یک پروسه بسیار پیچیده زیستشیمیایی است. زمانی که مخلوطی از غذاها را با گوشت قرمز، ماهی و مرغ مصرف کنیم، بدن در جذب و هضم دچار مشکل و تنفس کمعمق میشود به همین دلیل دچار خوابآلودگی میشویم. گاهی افراد دوست دارند کنار سفره دراز بکشند و از رخوتی که ناشی از هجوم چربیها، قند فراوان و منابعی است که بدن به آن نیاز ندارد اما مصرف کرده است، رهایی پیدا کنند. مصرف مواد غذایی متنوع باعث گندیدگی و دچار مشکل هضم در معده میشود که گاهی با آروغهای بدبو همراه و نشانگر تعفن موادغذایی فراتر از خنثیسازی عوامل بیماریزا در محیط گرم معده و روده است.»
انتهای پیام/