اظهارات دختری که با قمه پدرش شکنجه شد

سه شنبه،۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۰

گروه جامعه>حوادث- نگار ١٦ ساله هفته گذشته توسط پدرش به طرز دلخراشی شکنجه شد و فیلم‌ها و تصاویر تکان‌دهنده آن که توسط پدر سنگدل تهیه شده بود، در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست شد تا ماجرای تلخ این دختر کرجی حسابی خبرساز شود.

 

به گزارش پیام ایران: چندروزی است که نگار روی تخت بیمارستان در کنار مادرش آرام گرفته. پزشکان از جراحی او رضایت دارند و مشکل عفونت سرشکافته شده او هم برطرف شده، اما هنوز معلوم نیست که این دختر چه زمانی از بیمارستان مرخص می‌شود. نگار از لحاظ روحی هم وضع بهتری پیدا کرده، او روی تخت مدام می‌خندد و با شادی از موسیقی و رویای پیانیست‌شدنش صحبت می‌کند. پدر نگار هنوز در بازداشت است و علت و انگیزه‌اش از این شکنجه‌های آزاردهنده، بازگشت همسرش به خانه عنوان شده است. سرپرستی از این دختر هم بستگی به شرایط مادرش دارد. اگر صلاحیت او تأیید شود، نگار از این پس با مادرش زندگی می‌کند.

پدر نگار فیلم‌های شکنجه را برای باجناقش ارسال کرد

خبراین حادثه تکان‌دهنده هفته گذشته از سوی یکی از مراکز حامی کودکان رسانه‌ای شد. درهمان خبرهای اولیه مشخص شد که نگار مورد ضرب و جرح قرارگرفته و از ناحیه سر دچار جراحت عمیقی شده است. اما پخش تصاویر شکنجه این کودک، این حادثه را در کانون توجه‌ها قرار داد. آن طور که در تصاویر مشخص بود، نگار از سوی پدرش مورد ضرب‌وشتم قرار گرفت. بعد پدر بی‌رحم با قمه به جان این دختر بیمار افتاد و ضربه محکمی به سر او وارد کرد. اما این پایان شکنجه‌های او نبود. پدر نگار در اقدامی وحشتناک این دختر را به طنابی حلق آویز کرد. نکته عجیب این ماجرای هولناک فیلمبرداری این پدر از همه مراحل شکنجه دخترش بود. با این وجود، این دختر از همه این آزارواذیت‌ها جان سالم به در برد. این پدر سنگدل در اقدام دلخراش دیگر برای جلوگیری از خونریزی سرشکافته شده نگار، خودش اقدام به بخیه‌زنی کرد و با سوزن و نخ خیاطی سر نگار را دوخت. این مرد همه این تصاویر را برای خانواده همسرش ارسال کرد و همین مسأله باعث نجات نگار از شکنجه‌گاه پدرش شد.

مادر نگار در این‌باره می‌گوید: «پدر نگار می‌دانست که به خانه خواهرم رفته‌ام  و به همین‌ علت فیلم‌ها را برای باجناقش فرستاد. یعنی شوهرخاله نگار و من  وقتی این فیلم‌ها را دیدیم از هوش رفتیم. ما بلافاصله به خانه رفتیم و نگار را از آن‌جا به بیمارستان بردیم. همان موقع پزشکان اورژانس با معاینه نگار به ما گفتند که حالش خیلی بد است و باید هرچه سریع‌تر جراحی شود. وقتی او را به بیمارستان رساندیم هنوز گردنش از رد طناب کبود بود. همان طنابی که با آن حلق‌آویز شده بود.»

به‌گفته او پدر نگار سابقه ضرب‌وشتم و خشونت داشته و چندباری او  و فرزندانش را هم به باد کتک گرفته بوده: «بابای نگار دست‌بزن داشت، البته ظاهرش این را نشان نمی‌داد، درشت‌اندام ولی خوش‌رو، با این همه چندباری  من  و فرزندانش را کتک زده بود.»

این زن  درباره سرنوشت پدر نگار هم می‌گوید: «چند روز اول که ما درگیر کارهای نگار بودیم، از او خبری نداشتیم. البته موضوع را بلافاصله به پلیس اطلاع دادیم. مشغول مراحل درمانی نگار بودیم، که خبر دستگیری او را شنیدیم. مثل این‌که او قصد داشته همراه پسر کوچک مان  از ایران فرار کند که توسط ماموران شناسایی و دستگیر می‌شود.»

دلیل اختلافتان با پدر نگار چه بود؟

او اما معتقد است پای زن دیگری در زندگی پدر نگار باز شده و همین مسأله اخلاق و رفتار او را به کلی تغییر داده. این خانم جوان در این‌باره می‌گوید: «زندگی خوبی داشتیم. وضع مالی مناسب، شغل خوب و یک خانواده مهربان و دوست داشتنی. پدر نگار بنگاه املاک داشت و کارش حسابی سکه بود. در ضمن ورزش هم می‌کرد. از چند وقت پیش رفتار او تغییر کرد. رفتارهای  شوهرم  تغییر کرده بود ، پرخاشگر و بهانه‌گیر شده، چندباری هم روی  من و بچه‌ها دست بلند کرده. بعد از مدتی خانه را ترک کردم  و بچه‌ها پیش همسرم ماندند. اختلافمان  بالاگرفته بود. شوهرم  با زن دیگری ارتباط داشت  و به همین دلیل خانه را ترک کردم و به منزل خواهرم رفتم.»

این زن در پاسخ به این پرسش که پدر نگار سابقه مصرف مواد مخدر داشته، می‌گوید: «تاجایی که من خبر دارم، او اصلا اهل دود نبود. همان‌طور که گفتم ورزشکار بود، آن هم به صورت حرفه‌ای. کیک بوکسینگ کار می‌کرد و چندتا مقام هم داشت و قهرمان شده بود. ضمن این‌که اصلا به ظاهر او نمی‌خورد اهل مواد باشد.»

نگار هم در گفت‌وگویی کوتاه گفت: «می‌خواهم زنده بمانم. امیدوارم. الان حالم خوب است. خوشحالم که مادرم در کنارم است. می‌خواهم در آینده پیانیست شوم تا خانواده‌ام به من افتخار کند. باید زودتر خوب شوم تا به مدرسه برگردم و در کنار همکلاسی هایم باشم.»

آن طور که مشخص است، نگار در این مدت زندگی سختی داشته، این دختر معلول حرکتی است و اختلال میکروسفالی هم دارد و بارها مورد اذیت‌وآزار پدرش قرار گرفته است. با این حال او یکی از شاگردهای ممتاز و درسخوان مدرسه است. این را یکی از اولیای مدرسه می‌گوید: «نگار شاگرد اول مدرسه ما است. او همیشه برای من نمونه صبر و تلاش بود. نگار هرچند معلولیت جسمی دارد ولی از لحاظ بهره هوشی در وضع بسیار مناسبی است و هیچ مشکلی ندارد. این دختر با همه محدودیت‌هایش از بهترین شاگردهای مدرسه است. نمراتش در همه درس‌ها عالی است و شاگرد کاملا منظمی است. وقتی خبر این حادثه را شنیدم شوک شدم. هیچ‌کس باورش نمی‌شد که پدری بتواند با دخترش چنین رفتاری داشته باشد. من از طرف مدرسه چندبار به ملاقات او رفته‌ام. نگار دختر با روحیه‌ای است، با این‌که چنین تجربه تلخ و سختی داشته اما هنوز هم مصمم است. او عاشق موسیقی است، او روی تخت بیمارستان هم هنوز به آرزو و خواسته‌اش فکر می‌کرد، او می‌خواهد در آینده پیانیست شود.»

انتهای پیام/

منبع:شهروند

کد خبر: 868